سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یا دانشمند باش یا دانشجو یا شنونده و یا دوستدار و پنجمی مباش که هلاک می گردی . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
طوبای طوی
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو

  • اشتباه فرشتگان

    درویشی به اشتباه فرشتگان به جهنم فرستاده می شود .پس از اندک زمانی داد شیطان در می آید و رو به فرشتگان می کند و می گوید : جاسوس می فرستید به جهنم!؟

    از روزی که این ادم به جهنم آمده مداوم در جهنم در گفتگو و بحث است و جهنمیان را هدایت می کند و

    حال سخن درویشی که به جهنم رفته بود این چنین است:

     با چنان عشقی زندگی کن که حتی بنا به تصادف اگر به جهنم افتادی خود شیطان تو را به بهشت باز گرداند.

     

    مرد کور

    روزی مرد کوری روی پله‌های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد: من کور هستم لطفا کمک کنید . روزنامه نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه د ر داخل کلاه بود.او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت ان را برگرداند و اعلان دیگری روی ان نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و انجا را ترک کرد. عصر انروز روز نامه نگار به ان محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است مرد کور از صدای قدمهای او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که ان تابلو را نوشته بگوید ،که بر روی ان چه نوشته است؟روزنامه نگار جواب داد:چیز خاص و مهمی نبود،من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هیچوقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده میشد:

    امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم !!!!!

    وقتی کارتان را نمیتوانید پیش ببرید استراتژی خود را تغییر بدهید خواهید دید بهترینها ممکن خواهد شد باور داشته باشید هر تغییر بهترین چیز برای زندگی است. حتی برای کوچکترین


    یکی از بستگان خدا

    شب کریسمس بود و هوا، سرد و برفی.

    پسرک، در حالی‌که پاهای برهنه‌اش را روی برف جابه‌جا می‌کرد تا شاید سرمای برف‌های کف پیاده‌رو کم‌تر آزارش بدهد، صورتش را چسبانده بود به شیشه سرد فروشگاه و به داخل نگاه می‌کرد.در نگاهش چیزی موج می‌زد، انگاری که با نگاهش ، نداشته‌هاش رو از خدا طلب می‌کرد، انگاری با چشم‌هاش آرزو می‌کرد. خانمی که قصد ورود به فروشگاه را داشت، کمی مکث کرد و نگاهی به پسرک که محو تماشا بود انداخت و بعد رفت داخل فروشگاه. چند دقیقه بعد، در حالی‌که یک جفت کفش در دستانش بود بیرون آمد.

    -           آهای، آقا پسر!

    پسرک برگشت و به سمت خانم رفت. چشمانش برق می‌زد وقتی آن خانم، کفش‌ها را به ‌او داد. پسرک با چشم‌های خوشحالش و با صدای لرزان پرسید:

    -          شما خدا هستید؟

    -           نه پسرم، من تنها یکی از بندگان خدا هستم!

    -           آها، می‌دانستم که با خدا نسبتی دارید!

     

     



    محمود ملکی سورکی ::: یکشنبه 87/7/28::: ساعت 12:26 عصر
    نظرات دیگران: نظر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 13
    بازدید دیروز: 11
    کل بازدید :292373

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    طوبای طوی
    محمود ملکی سورکی
    باغم تهی است از گل از سبزه از نسیم* سرگرم نقشهای گلستان قالی ام*** من زاده ی کویرم و غمدیده ام ولی* زیباترین ترانه ی سبز بهاری ام

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>فهرست موضوعی یادداشت ها<<

    >>آرشیو شده ها<<
    جمعه ها می آید و ...
    عارفانه 2
    بیماری هلندی
    عارفانه
    قهرمانانی که پهلوانند
    اکبر رضایی
    افشین قطبی
    حسرت همیشگی
    زندگی نامه ی شهید علی شفیعی سورک
    سال نو مبارک
    کدام جناح چپ،کدام جناح راست
    چرا طوبای طوی؟
    قلهه ی خرگوشی به روایت ایرج افشار
    بپذیریم که مشکل فرهنگی هم داریم
    + هزینه ی اصلی انقلاب 57 را نسل سومی ها می پردازند .
    وصیت نامه شهید علی شفیعی سورک
    چرا مرغ از خیابان رد شد ؟
    بهار جاودان
    ببینید اگر خواستید باور نکنید
    سالروز رحلت حضرت امام خمینی ( ره ) بر تمامی م
    برگ و آب
    سورک زیبا
    sourk or soork
    وقتی عشق به سورک همه چیز را از یادم برد....
    وصیت نامه شهید ولی الله شفیعی
    این سه نفر...
    میلاد با سعادت امام علی (ع)مبارک
    مادر وطن مرا ببخش
    مصاحبه با فوتبالیست محجبه دانمارکی
    از سورک مازندران بیشتر بدانیم
    قلعه ی خرگوشی
    فلسفه و توپ گلف
    حکیمانه
    پرسپولیس زلزله
    بدون شرح
    سورک از زاویه ای دیگر
    ارادت خاصه حافظ به مردم یزد
    خشگیاه
    پیر مراد
    از زندگی بیاموزیم
    به چشمانت اعتماد کن
    POSITIVE
    فعالیت های قرآنی استاد شجریان
    هر کس به کسی نازد ما هم به ...
    عاشقان عیدتان مبارک
    چهارده شهر برتر دنیا1
    چهارده شهر برتر دنیا2
    منتظر
    خواهش های یک دانشجو
    سورک ؛ زیبای کویر(عکس از ا.ش.سورک)
    4 درس مهم
    خواجه عبدالله مدرنیته
    کرکری
    اقتصاد نهاد گرایی جدید 1
    اقتصاد نهادگرایی جدید 2
    پپسی کولا در معبد آمون!
    روایت جالب پروفسور مولانا از یک سفر استانی
    جملات تأمل برانگیز
    شیوه ی جدید بالا بردن آمار وبلاگ
    نقشه 25 گنج بزرگ دنیا از زبان امام صادق علیه السلام
    خصوصیات دانشجوهای کشورهای مختلف
    توهین به مسلمانان
    امام خمینی (ره) از کودکی تا رهبری
    یک کاریکاتور دیدنی
    انتقام جالوت
    آنچه سلیمی نمین از جاسبی نگفت!!!
    وقتی اتقلاب سلب مسئولیت می کند.
    سورک سترگ
    بر فراز سرفراز
    سورک برفی
    روستایی که شهر خواهد شد
    انک بالواد المقدس طوی
    رحیم پور ازغدی:می توان آقای احمدی نژاد را ابوذر علی نامید
    عشق مادون فکر ممنوع(به نقل از سایت تبیان)
    طراحی به سبک سورکی
    آنچه داگلاس نورث می گوید
    جاده ابریشم، نمادی از فرهنگ و تمدن ایرانی
    آیا تا به حال به آرم شرکت کوکاکولا توجه کرده اید؟
    سال نیکوی سورکیان
    تهدید جراح سرشناس قلب کشور به دلیل حمایت از دولت نهم
    پای درس یار
    پیش بینی آینده اوباما
    یاد ایام
    دکتر احمد اکبری ؛ الگوی مدیریت ایرانی
    بی بندوباری سیاسی فراتر از بی بند و باری فرهنگی
    آمارهای جالب از پرکاری احمدی نژاد(به نقل از سایت تابناک)
    کامپیوتر مذکر است یا مؤنث
    در مکاشفه گفتند به احمدی نژاد رای بده
    حمایت 211 تن از نمایندگان از نامزدی احمدی نژاد(سایت میزان)
    شبح احمدی نژاد و سرمایه داری!(به نقل از وبلاگ پرسش)
    کاش احمدی نژاد رئیس جمهور نشود!
    داستان یک رئیس جمهور به روایت تصویر (به نقل از سایت راسخون)
    حق با احمدی نژاد بود، مافیا به دنبال بهانه میگشت(وبلاگ محرمانه)
    چمران چه می گفت ...
    کوه سورک یادت باشد نامهربانی کردی

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    طوبای طوی

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<





    Powered by WebGozar

    اخبار فن آوری اطلاعات و ارتباطات ایران

    حقوق مالکیت معنوی